معرفی، نقد و بررسی سریال گامبی وزیر - The Queen's Gambit 2020

معرفی، نقد و بررسی سریال گامبی وزیر - The Queen's Gambit 2020

  • ایثار علیزاده
  • ۳ سال پیش
  • ۶ دقیقه مطالعه
  • ۳,۴۲۷

معرفی

گامبی وزیر، مینی سریالی از شبکه نتفلیکس است که در 2020 منتشر شد و در مدت زمان کمی با گذر از 70 میلیون بیننده، به پربیننده ترین مینی سریال این شبکه محبوب تبدیل شد. این مجموعه بر اساس رمانی با همین عنوان، نوشته والتر تویس ساخته شده است. این سریال داستان زندگی دختر جوانی به نام بث هارمون (آنیا تیلور-جوی) را در دهه 1950 برایمان بازگو میکند که استعداد شگفت آوری در شطرنج دارد و در حالی که با اعتیاد به مواد مخدر دست و پنجه نرم میکند، به سوی موفقیتی بزرگ پیش میرود که کسی فکرش را نمیکرد.

آنیا تیلور-جوی در نقش بث هارمونآنیا تیلور-جوی در نقش بث

آنیا تیلور جوی پروتاگونیست (نقش اصلی) این سریال را بازی میکند. کارگردانی این مجموعه هم به عهده اسکات فرانک بوده است. از دیگر بازیگران این مجموعه میتوان از توماس برودی سنگستر، هری ملینگ و ماریل هلر نام برد. این مینی سریال شامل یک فصل و هفت اپیزود است.

نقد و بررسی 

شطرنج و سرزندگی معمولا در یک جمله به کار نمیروند. اما وقتی حرف از سریالی میشود که داستان آن حول یک کودک نابغه – که در اینجا آنیا تیلور جوی در نقش بث هارمون است که پس از مرگ تراژدیک مادرش سر از یتیم خانه در می آورد – نمیتوانید در مقابل این داستان مقاومت کنید و حتما تحریک به دیدن آن میشوید.

اسکات فرانک، آلن اسکات و ویلیام هاربرگ این سریال را بر اساس رمانی با همین نام که در سال 1983 توسط والتر ترویس نوشته شده است، ساخته اند. اما در کمال تعجب، این مجموعه 7 اپیزودی پر از مکالمات سنگین نیست؛ و دلیل آن هم بیشتر به کم حرف بودن بث برمیگردد.

اسکات فرانک، که علاوه بر نوشتن فیلمنامه این سریال، کارگردانی آن را هم به طرز بسیار جذابی انجام داده است، با قرار دادن یک زن نابغه در مرکز داستان که با وجود نبوغش با مشکلاتش می جنگد، ارتباط بسیار نزدیکی بین این سریال و فیلم های ملکه کاتوه (Queen of Katwe) و قربانی پیاده (Pawn Sacrifice) ایجاد کرده است.

بث سر میز شطرنج بسیار بی رحم است؛ همانطور که حریف هایش حدس میزنند، او بسیار تهاجمی بازی میکند و با دقت زیاد حملاتی مرگبار انجام میدهد. اما در مقابل استاد شطرنج روس، بورگوف، کم می آورد و در مقابل حرکاتش ساکن میماند. اجرای بی نظیر آنیا تیلور جوی، درام مسابقات آنها و نبرد بث با دیگر حریفان ضعیف تر را به طرز خاطره انگیزی به تصویر کشیده است.

اجرای او، بیشتر شامل کلوز-آپ های ثابت است، بیان احساسات او را که از خشم، سردرگمی و استراتژی های شجانه ای که اندک اندک از ذهنش تراوش میشود را نشان میدهد. اجرای این صحنه ها برای تیلور جوی بسیار سخت بوده است، چراکه اجرای بد هرکدام از این لحظات حساس، می توانست به قیمت کل سریال تمام شود. اما تیلور جوی به زیبایی هر چه تمام تر این صحنه ها را اجرا کرده است. این سریال لحظه به لحظه بر او تکیه دارد و او هم به خوبی از عهده ی نقشش برآمده است.

این مجموعه با توجه به ساختار بی نقص آن، جذبه ی بسیار زیادی دارد. یک و دو کردن و برو بیای بازی شطرنج به سبک خارق العاده ای به تصویر کشیده شده است، اما علاوه بر اجرای عالی تیلور جوی، تدوین بی نظیر مایکل تیسورو هم در این موضوع تاثیر بسزایی داشته است. تقسیم صحنه ها مانند صفحات کاشی، و تصویربرداری صفحه شطرنج به صورت کادر های جداگانه، این بازی کم تحرک را به صورت بسیار پویا به تصویر کشیده است. تاثیر صدا ها در این مجموعه، عنصری بود که گمان نمیرفت چنین نقش مهمی در روند سریال داشته باشد، آن هم برای ورزشی که به اندازه گلف ساکت است. صداگذاری و موسیقی مناسب به خوبی بین ژانر دراماتیک و صحنه های مختلف تناسب ایجاد کرده است. این مجموعه طوری طراحی و ساخته شده است که باعث میشود حتی بینندگانی که دانش بسیار کمی در مورد این ورزش باستانی دارند، کاملا در داستان غرق شوند. در کنار همه این عناصر، پیانوی سحر آمیز رافائل ریورا، کلوز آپ های مربوط به حرکات شطرنج را به لحظاتی نفس گیر تبدیل میکند. بیشتر سریال در همین مسابقات شطرنجی که مخاطب را جلوی صفحه نمایش میخکوب میکند، میگذرد.

کاراکتر های فرعی گامبی وزیر، مانند سربازان قربانی بازی شطرنج هستند؛ اهداف و نقش آنها محدود است. آقای شایبل (بیل کمپ) شخصی شرور است که در زیرزمین مدرسه شطرنج را به بث آموزش میدهد. جولین( موزز اینگرام)، دوست سیاه پوست بث در یتیم خانه، قوانین و راهکار های زندگی در مدرسه را به او نشان میدهد. همچنین بث جوان را به استفاده از قرص های آرامبخش ترغیب میکند؛ چیزی که به زودی به یک نقطه ضعف برای بث تبدیل شد. دی.ال. تاونز هم که بث مدتی عاشقش میشود به همین منوال به آرامی از مسیر بیرون برده میشود. و دیگر کاراکتر ها هم همین سرنوشت را دارند. همه آنها در قالب شخصیت هایی جذاب وارد میشوند، اما با روش های گوناگون کنار زده میشوند. فیلمنامه بسیار کم حجم است و این مینی سریال احتمالا در قالب یک فیلم عملکرد بهتری داشت.

بث هارمون در گامبی وزیر

به محض اینکه خانم آلما (ماریل هلر، کارگردان فیلم A Beautiful Day in the Neighborhood) بث را به فرزندی میپذیرد، او به یک فرد منفور و مطرود در دبیرستان تبدیل میشود و دختر های محبوب مدرسه او را به خاطر لباس های ارزان و کفش های قهوه ای براقش مورد تمسخر قرار میدهند. اما وقتی که خانم آلما به هوش بث پی میبرد و میفهمد که بث میتواند چقدر پول از طریق شطرنج به دست آورد، او را در سراسر کشور به تورنومنت های پی در پی برگزار میشوند میبرد. این رابطه آنها از یک موضوع آزار دهند خبر میدهد: خانم آلما که دائما بیمار است به دلیل ازدواج ناخرسندش دائما مست میکند. یک پیانیست بااستعداد که از استیج میترسد و در آن گیر کرده است. خانم آلما یا باید مادر باشد و یا یک همسر خانه دار. او به بث اجازه میداد که مشروب بخورد، به مهمانی های مختلف برود و سیگار بکشد. این دو نفر فقط از طریق رذایلشان پیوند نیمخورند، بلکه علاوه بر آن از طریق تنهایی شان نیز به هم مرتبط میشوند. و این پتانسیلی را ایجاد میکرد که بث و خانم آلما را شکننده میکرد. حتی با وجود اجرای سفت و سخت هلر هم این موضوع به خوبی به چشم می آید.

صحنه های بی رنگ و نور، فضای سریال را به روز های ابری و تاریک پاییز شبیه کرده است. این مورد بسیار عجیب است زیرا با توجه به هیجان و نشاط زیاد دهه 1960 که این شور و هیجان حتی در رسمی ترین لباس های آن زمان هم دیده میشود، می بایست فضای روشن تری را شاهد بودیم. حتی معماری شهر هایی مثل پاریس، نیو مکزیکو و لاس وگاس هم که از جمله شهر های سرزنده آن زمان بودند، در سریال سرد و بی روح به تصویر درآمده اند. شاید دلیلش این باشد که بث دنیا را اینطور خاکستری و سرد میبیند؛ اما چه دلیلی دارد که ما هم در معرض همین تصاویر سرد و خاکستری قرار بگیریم؟

این سریال به نوعی به تبعیض جنسیتی اعتراض میکند. برای نمونه یکی از چندین سکانسی که بث روی تختش دراز کشیده است و در حال فکر کردن در مورد شطرنج است را در نظر بگیرید. چشم یک پرنده که سایه ملکه ای را نشان میدهد که به دنبالش است. در صحنه ای دیگر بث را در یک مهمانی میینیم که در حالی که مواد مصرف کرده است و در کنارش شمعی به شکل آلت تناسلی مردانه قرار دارد، مادرش را به خانه صدا می زند. این ها نمادی از تنهایی ابدی بث هستند. چیز هایی که در ذهن بث وجود دارند، روابط عاشقانه او را قبل از این که شکل بگیرند، خراب میکنند. این مکانیسمی که او را منع میکند، از ترس او از اینکه به صورت یک زن خانه دار اسیر شود و یا اینکه وابسته و متکی به یک مرد شود، نشات میگیرد. در واقع مسابقات بث با دو حریفش یعنی نردی بلتیک (هری ملینگ) و بنی گاوچران (توماس برودی)، برای او به مثابه یک جنگ بود؛ در حالی که میتوانست به آنها علاقه مند شود.

بث و بورگوف

آنها نمیگذارند که سریال به یک نمایش عاشقانه تبدیل شود، حتی در سکانس هایی که ژانر درام غالب است. اپیزود پایانی را در نظر بگیرید، هنگامی که بث با اعتیادش به مشروبات الکلی روبرو میشود. آتش جدال او با الکل و قرص ها با مرگ تراژدیک مادرش شعله ور تر میشود و اگر این موارد تا این حد قابل پیش بینی نبودند، قطعا مخاطب را بیشتر متاثر میکرد. این قابل پیش بینی بودن بیشتر به دلیل سبک داستان سرایی مدرن است: داستان نابغه هایی که از نبوغشان زجر میکشند. از این کلیشه ای تر، استفاده فرانک از جولین به عنوان دوست سیاه پوست جادویی بث است. همزمان با اینکه داستان به روسیه کشیده میشود و بث در رقابت پایانی اش با بورگوف روبرو میشود، گامبی وزیر بسیار شبیه به راکی 4 میشود. روس هایی که ابتدا به او مشکوک بودند اکنون او را در قلب خود جای داده اند و صحنه های پایانی اگر به خاطر ماهیت جذاب رقابت تنگاتنگ آنها نبود، بسیار پوچ و بی معنی میشد.

جمع بندی 

کاراکتر های فرعی که زیاد به آنها پرداخته نشد و نیز لحظات حساس قابل پیش بینی که زاده ی درامی با موضوع شطرنج هستند، در بعضی موارد سریال را محدود میکنند. اسکات فرانک، که نویسنده و کارگردان این سریال بود، تلاش کرده است تا موضوعات عمیق اجتماعی هم چون تبعیض جنسیتی، نژادپرستی و اعتیاد را برجسته کند. آنا تیلور جوی با اجرای بی نظیرش در این مجموعه به او کمک شایانی کرده است که از طریق این سریال پیام خود را برساند. این سریال تمام انواع حرکات غیر منتظره را به تصویر میکشد. فیلنامه بسیار کوتاه بوده و پر از مکالمات سنگین و طولانی نیست و اپیزود ها با سرعت زیادی به اتمام میرسند. در پایان این اطمینان را به شما میدهم که به هیچ وجه از تماشای این مجموعه خسته نخواهید شد و این سریال به هیچ وجه کسل کننده نیست.

لطفا توجه کنید که ثبت نظر باید مطابق با قوانین نشر آداروک باشد.