نقد و بررسی کروئلا - 2021 Cruella - جدیدترین فیلم اما استون

نقد و بررسی کروئلا - 2021 Cruella - جدیدترین فیلم اما استون

  • ایثار علیزاده
  • ۳ سال پیش
  • ۴ دقیقه مطالعه
  • ۳,۹۵۲

چند وقتی است که دیزنی با باز آفرینی انیمیشن های کلاسیک خود، زنجیره ای از فیلم های بلاک باستری را به راه انداخته است. بنابراین جای تعجب نبود که ویلین برجسته سال 1961 از فیلم های ۱۰۱ سگ خالدار هم فیلم اختصاصی خود را داشته باشد. حالا پس از گذشت چندین سال از این انیمیشن ها، اما استون در قامت «کروئلا د ویل» بازگشته است تا داستانی از زندگی این ویلین را داشته باشیم.

این فیلم یک پیش درآمد نیست؛ اما یک نوع بازگویی داستان اصلی است که در سال 1964 آغاز میشود. استلا یک دختر دبیرستانی است که دائما به دردسر می افتد و به مبارزه در برابر زورگویی هایی به او وا می دارند می ایستد. بالاخره پرونده او پر از نقطه های سیاه میشود (همچون قلبش) و صبر مدیر مدرسه نیز تمام شده و او را اخراج میکند. استلا سر از خیابان های لندن در می آورد و از آنجا به دنبال رویایش برای تبدیل شدن به یک طراح فشن مشهور میرود.  

اما استون - استلا - کروئلا

بر خلاف درون مایه قوی داستان اصلی، به نظر می رسد که دیزنی تنها به فکر جذب بیننده باشد و نه ارائه یک اثر ماندگار. انگار آنها به دنبال یک پروژه پر سر و صدا بوده اند و با پیدا کردن ایده کروئلا، تصمیم گرفته اند که آنرا با موضوعات محبوب روز پر کنند. و اینچنین است که شما به فیلمی به نام کروئلا بر میخورید که بخشی از آن ابر قهرمانی است، بخشی ویلینی، بخشی حامی دختران و زنان و پیامی مبنی بر توانایی هایشان و نیز داستانی که چه بسا پایان آن برای بسیاری از بینندگان از همان دقایق ابتدایی روشن بود. پروژه ای با این همه سر و صدا و البته پتانسیل عالی و بازیگرانی مطرح، تبدیل شد به فیلمی که نمیتوان انکار کرد که زمان آن بیش از حد نیاز طولانی بوده و اصلا در حد انتظارات نیست. انتظار می رفت این فیلم مشابه کاراکتر خودش در ۱۰۱ سگ خالدار پدید آورنده ترند های جدیدی باشد و نه اینکه دنباله روی ترند های امروزی باشد. با این حال لحظاتی نیز در این فیلم وجود دارد که توانسته است به خوبی اوضاع را جمع و جور کرده و دقایق جالبی را به ارمغان آورد.

کروئلا به سرعت به گذشته ای دور و به دوران کودکی استلا (اما استون) میرود، دختری که به طور مادرزادی با مو های سیاه و سفید متولد شده و توسط مادری مهربان بزرگ میشود. مادرش به او یاد میدهد که تسلیم رویه تاریکش، کروئلا نشود. هنگامی که مادرش توسط سگ های دالماسی که در حال تعقیب استلا بودند از یک صخره به پایین پرت میشود، استلا احساس میکند که او مسئول این واقعه بوده است. استلای یتیم در حین پرسه زدن در خیابان های لندن با جسپر (جوئل فرای) و هورس (پال والتر هاوزر) آشنا میشود. استلا به همرا این دو نفر، یک تیم سرقت سه نفره تشکیل میدهند و در کارشان هم موفق اند؛ اما استلا همچنان به رویای تبدیل شدن به یک طراح مد و فشن در سطح بارونس (اما تامپسون) مشهور است. هنگامی که استلا فرصت خود را پیدا میکند، همچنان مجذوب بارونس است تا اینکه پی میبرد بارونس با استفاده از سوت، سگ هایش را به جان مادرش انداخته و قاتل او است. از این نقطه به بعد استلا به دنبال انتقام گرفتن از بارونس است و بیش از این در مورد داستان توضیح نمیدهم.

اما استون - کروئلا

تا همین جا، به راحتی درک میکنید که این فیلم چگونه با تلاش برای معرفی استلا هم به عنوان یک شرور و هم به عنوان فردی سوگوار بیننده را شکنجه میکند! درست مثل فیلم جوکر محصول سال 2019. اما باید توجه داشت که جوکر کاراکتری محبوب است که طی سالهای طولانی رشد کرده و با عنوان دلقک دنیای جرم و جنایت شناخته میشود. اما در مورد استلا تنها یک داستان وجود دارد و آن هم ۱۰۱ سگ خالدار است که به چند دهه قبل مربوط است. حتی در این داستان نیز کروئلا با کروئلای امروز متفاوت است: کروئلا در داستان ۱۰۱ سگ خالدار شخصی شرور است که سگ های مردم را می رباید و از پوست آنها کت میسازد و البته هیچ تمایلی به لو رفتن ندارد. کروئلای امروز ما به رقصیدن در طول فیلم می پردازد و عاجزانه سعی میکند شخصیت دوگانه خود را نمایش دهد. کروئلایی که تاکنون به هیچ سگی آسیب نرسانده و حتی در همان ده دقیقه ابتدایی فیلم یک سگ بی خانمان را پیش خود نگه میدارد. بنابراین توسعه کاراکتر این ویلین دیزنی که علاقه مند به کشتن سگ ها است، عملا بی فایده بوده است.

اما حالا چه چیزی از این فیلم باقی می ماند؟ در دومین بخش، کروئلا به فیلمی بسیار بهتر تبدیل میشود. فیلم به جنگ فشن میان کروئلا و بارونس تبدیل میشود و همزمان استلا برای جلو زدن از بارونس، نزدیک او می ماند. متاسفانه از این بخش به بعد نیز کروئلا به سمت یک قهرمان پیش میرود تا یک ویلین و بنده به شخصه هیچ علاقه ای به نبرد میان دو طراح فشن – آن هم تنها به وسیله پوشیدن لباس – علاقه ای ندارم. شاید ۱۰۱ سگ خالدار فیلمی عالی – در سطح سایر شاهکار های دیزنی – نبوده باشد، اما با این حال اثری بود که با گذشت چندین دهه، همچنان در یاد ها مانده است. اما آیا میتوان چنین قضاوتی را در مورد کروئلا داشت؟

از این ها که بگذریم، جنی بیوان شانس خوبی برای نامزدی اسکار بهترین طراحی را دارد. اما استون مثل همیشه نمایشی عالی از خود به جا گذاشته است. فرای و مخصوصا هاوزر نیز نقش های مکمل خود را به زیبایی هر چه تمام تر اجرا کردند. حتی تامپسون با نقش تک بعدی، ویلینی، خشک و نچسب خود بی نظیر عمل کرده است. کاراکتری که تنها و تنها به دلیل هنر تامپسون زنده شده است. مایه تعجب است که دیزنی با این همه پتانسیل و امتیازات، و با وجود انتخاب های متعددی که روی میز داشت، این راه را در پیش گرفت.

اما استون - پاول والتر هاوزر - جوئل فرای

یکی دیگر از نکات جالب توجه در کروئلا، آهنگ «میخوام سگ تو باشم (I Wanna Be Your Dog)» است. این آهنگ با تم فیلم سازگار است؛ این آهنگ محصول سال 1969 از استوجز (Stooges) است و انگار از همان زمان مخصوص این فیلم ساخته شده است. اما جالب است که آنها این آهنگ را دقیقا در نامناسب ترین سکانس به کار گرفته اند. سکانسی که مربوط به ادامه جنگ مد و فشن است و در این جا شاهد رویه تاریک کاراکتر اما استون هستیم و ناخودآگاه بیننده را به یاد هارلی کوین (مارگو رابی) می اندازد. هنگامی که داستان واقعی شخصیت کروئلا را در نظر بگیرید، خواهید دید که این سکانس با این آهنگ، یک شکست کامل است. 

اما استون - هارلی کوین

اما از طرف دیگر شاید عصبانی بودن از دیزنی به خاطر این رویکرد درست نباشد. چراکه این مسئله اصلا موضوعی جدید نیست. نه دیزنی و نه استودیو های دیگر حاضر نیستند از چنین اقتباس هایی دست بکشند. چراکه داستان های اصلی بلاک باستری مخاطب زیادی ندارند و بنابراین از لحاظ مالی به صرفه نیستند. بیشتر فیلم های بلاک باستری امروزی از ضعف های کروئلا مستثنی نیستند و طی چند هفته پس از اکران در تئاتر ها به فراموشی سپرده میشوند. دلیلش هم این است که استودیو ها این فیلم ها را عمدا به نحوی زودگذر میسازند. سر و صدای زیاد؛ اما ماندگاری ناچیز.

اما استون - کروئلا

review نقد و بررسی کروئلا

قابل قبول


دیزنی در توسعه کاراکتر این ویلین برجسته از فیلم های 101 سگ خالدار بسیار ضعیف عمل کرده است و این فیلم ایراداتی غیر قابل چشم پوشی دارد. با این حال نکات مثبتی همچون هنر نمایی عالی بازیگران درآن به چشم میخورد.

۶

 

لطفا توجه کنید که ثبت نظر باید مطابق با قوانین نشر آداروک باشد.