پایان بندی مجموعه های تلویزیونی معمولا در دو دسته قرار می گیرن؛ می تونن کاملا داستان رو ببندن، و یا اینکه پایان مبهمی داشته باشند و مخاطب رو در ابهام و سردرگمی رها کنن.
پایان دادن به یک مجموعه هرگز آسان نبوده است. در شرایطی که بینندگان به مدت چند سال و هفته به هفته یک سریال رو دنبال کرده اند و ماجراجویی کاراکتر ها در طول داستان رو نگاه کردن و 100 اپیزود و گاهی بیشتر رو دنبال کردن، انتظارات آنها از اپیزود پایانی- که جمع بندی و نتیجه گیری مجموعه به حساب میاد- به حدی بالا است که تقریبا نمیشود به طور کامل آنها را برآورده کرد.
با این حال، برخی از سازندگان موفق به این کار می شوند و آنهایی هم که پایان موفقی ندارند اینطور نیست که همواره خاطره بدی رو در ذهن مخاطب جا بذارن، بلکه خیلی از اوقات حتی با وجود یک پایان نامناسب می بینیم که مخاطب باز هم سریال را از اول می بیند؛ و این مسئله به این خاطر است که مخاطب به طور کلی از سریال لذت برده است و نمیتوان صرفا بر اساس یک اپیزود یک سریال رو قضاوت کرد.
خب در اینجا ما لیستی رو تهیه کرده ایم که حاوی 5 تا از بهترین ها و نیز 5 تا از بدترین پایان بندی های مجموعه های تلویزیونی است:
10- لاست (Lost) - از بدترین ها
باور اینکه همه این افراد در تمام این مدت مرده بودند واقعا سخته. در اپیزود پایانی مشخص شد که جزیره، با تمام ماجرا هایش که در این مدت طولانی و طی 6 فصل اتفاق افتاد، عالمی برزخی بوده که در آن کاراکتر ها به نوعی مورد قضاوت قرار می گرفتند. این مجموعه تقریبا از فصل 3 و 4 از مسیر اصلی اش خارج شد و حتی با این وجود هم ادامه یافت؛ اما چیزی شد که مخاطب به نوعی با اون غریبه بود و نمیتوانست با آن ارتباط برقرار کند.
موضوعاتی همچون غول دودی و خرس های قطبی در بخش های پایانی، بسیار قابل پیش بینی بودند و آنچه از اپیزود پایانی برایمان باقی می ماند تنها یک تجدید دیدار است.
9- M*A*S*H ( مخفف بیمارستان جراحی ارتش)- از بهترین ها
پایان بندی این مجموعه، الگویی شد برای دیگر سریال هایی که تا کنون ساخته شد و تاثیر به سزایی روی این صنعت گذاشت. پس از نمایش 11 فصل از داستان جنگ کره، اپیزود پایانی با یک آتش بس آغاز شد. کاراکتر ها جشن گرفته بودند و از پایان جنگ خوشحال بودند؛ اما از طرفی هم می دانستند که این یعنی اینکه به زودی باید از هم جدا شوند و همه با ناراحتی از هم خداحافظی میکنند.
بدرود، خدانگهدار و آمین، همه آن چیزی است که اپیزود های پایانی باید داشته باشند: ساده، متمرکز روی کاراکتر ها و یک جمع بندی کامل.
قطعا بعد از یک سریال، دلمون برای کاراکتر ها تنگ خواهد شد، همانطور که آنها دل تنگ هم میشوند. این که هنوز هم با گذشت بیش از 40 سال، اپیزود پایانی این مجموعه بیشترین امتیاز دهی رو داشته هیچ جای تعجب نیست. این سریال تاکنون بیش از 100 میلیون بیننده داشته است.
8- دکستر (Dexter) - از بدترین ها
ایرادات بسیاری به اپیزود پایانی این سریال وارد شد. آیا این قاتل زنجیره ای معروف بالاخره قرار هست که با عواقب اعمالش روبرو شود یا خیر؟
قسمت آخر این سریال با عنوان «آیا هیولا ها را به یاد می آورید؟»، مورد نفرت جهانی قرار گرفت، چرا که هر تصمیمی که نویسندگان در مورد آن گرفته بودند، انتخاب اشتباهی بود.
دبرا مرد و دکستر با جسد خود از بیمارستان خارج شد و آنرا در اقیانوس ریخت، انگار که یکی از قربانیان بود و بچه هایش را به قاتل زنجیره ای سپرد که حتی به سختی او را می شناخت!
7- وایر (The Wire) - از بهترین ها
در واقع این اپیزود قرار نبود پایان رسمی سریال باشد، اما اتفاق افتاد و شد یکی از بهترین پایان بندی های تاریخ این صنعت. در طول 5 فصل شاهد مطالعات تودرتو و جامع از جنایاتی در یک شهر امریکا بودیم و کاراکتر های متعددی را در دو طرف قانون شناختیم. دیوید سیمون سرنوشت هر کاراتر را به ما نشان داد. همه آنها پایان خوشی نداشتند.
جرم و جنایت همواره وجود خواهد داشت و پلیس هم همواره سعی در محدود کردن آن دارد و در این بین هم با توجه به شکاف موجود در جامعه، خواه ناخواه، کسانی درگیر آن میشوند. این موضوع چیز زیبایی نیست، اما واقعیت همین است؛ درست مثل خود سریال.
6- دو مرد و نصفی (Two and a Half Man) - از بدترین ها
این مجموعه حتی قبل از اپیزود پایانی هم از ریل خارج شده بود و موجب نا رضایتی بسیاری از بینندگان شد. در حقیقت، بسیاری از مخاطبان قبل از پایان سریال از تماشای آن دست برداشتند، و این یعنی فاجعه!
نویسندگان در فصل آخر، در دقایق ابتدایی هر اپیزود تمام ماجرا را اسپویل میکردند؛ چون می دانستند که بسیاری از کسانی که خود را برای اپیزود پایانی آماده کرده اند، از زمانی که چارلی رفته است دیگر سریال را ندیده اند.
5- سوپرانو ها (The Soperanos) - از بهترین ها
قبول داریم که سکانس تاریکی که در پایان قسمت آخر بود، بحث برانگیز بود. خیلی ها فکر کردن که تلویزیون و یا صفحه نمایششون مشکل پبدا کرده و یا برق قطع شده!، اما در واقع این سکانس به معنای پایان سریال مورد علاقه شون بود. ولی فلسفه ای که پشت این سکانس قرار داشت به خوبی تمام بخش های دیگر سریال بود. این بخش اینطور نشون داد که تونی مرده است، بدون اینکه چیزی رو ببینیم؛ این موضوع یکی از نقاط قوت و مثبت مجموعه بود چون اگه کشته شدن تونی رو میدیدیم احتمالا حس خوبی برامون نداشت.
پایان بندی به نحو بسیار جالبی انجام شد. ما نمیدانیم که تونی کشته شد یا نه، اما می دانیم که او کاملا از جنگل خارج نشد و با توجه به لایف استایلش می دانیم که این اتفاق دیر یا زود می افتد؛ فقط نمی داینم کی این اتفاق می افتد. درست مثل خود تونی. تمام داشتان زیر سر تونی بود و اگه تونی نمیدونه که کی به او شلیک میشود، پس ما هم نمیدانیم.
4- ساینفلد (Seinfeld) - از بدترین ها
ایده پشت فیلمنامه قسمت آخر این سریال- که بیش از 75 ملیون بیننده رو در پخش آغازین جذب کرد- این بود که 4 کاراکتر اصلی آدم های بدی بودند که لایق توبیخ هستند. اما کاراکتر ها نسبت به دیگر اپیزود ها نقش چندان جالبی نداشتند. آنها فردی رامی بینند که در حال کتک خوردن است و او را مورد تمسخر قرار می دهند. فقط همین؟! سریال باید بسیار بهتر از این ها عمل میکرد؛ قطعا راه های بهتری برای توبیخ آنها وجود داشت تا اینکه فقط فرد چاقی رو مسخره کنن که در حال کتک خوردنه.
3- اداره (The Office) - از بهترین ها
بعد 9 فصل خاطره انگیز، بالاخره قسمت آخر آفیس هم منتشر شد و همه کاراکتر ها به چیزی که لایقش بودند رسیدند. جیم و پم بالاخره توانستند شغلشان در داندر میفلین رها کنند و به زندگی شان برسند، دوایت به رویا هایش رسید و با آنجلا ازدواج کرد و مدیر ناحیه اسکرانتون شد، ارین والدینش را ملاقات کرد، اندی به یک ستاره تبدیل شد و حتی مایکل هم با چند اجرای کوتاه، اما عالی بازگشت. اپیزود پایانی مفرح، دلگرم و شیرین بود به طوری که انتظارش را نداشتیم؛ یک پایان شاد و عالی.
2- آشنایی با مادر (How I Met Your Mother) - از بدترین ها
این مجموعه یکی از بدنام ترین پایان ها رو در تاریخ این صنعت داشته است. احتمالا یکی از دلایلش اینه که نام این سریال خودش نمایانگر پایان و سرنوشت سریاله و مخاطب حتی قبل از دیدن سریال حدس میزنه که آخرش چی میشه. علاوه بر این در طول سریال هم اشارات زیادی به عاقبت داستان شد.
سریال از فصل 2 تا 9 بسیار متحول شد. کل فصل 9 به عروسی آخر هفته رابین و بارنی ، یعنی جایی که مادر رو شناختیم ( و اینکه تد و رابین قرار نبود با هم باشند اما در پایان اینطور شد)، پرداخت.
1- بریکینگ بد (Breaking Bad) - بهترین
بریکینگ بد، سریالی در قله دوران طلایی مجموعه های تلویزیونی. پایان بندی این مجموعه درست مثل بقیه آن بی نقص بود. سازنده این مجموعه یعنی وینس گیلیگان، مسائل مبهم زیادی رو باقی نگذاشت و پابان بندی بسیار واضح و قابل تفسیر بود.
همه آن چیزی که در دیگر قسمت های این مجموعه گذشت، در قسمت آخر به خوبی جمع بندی شد. والت، تولد 50 سالگی اش را در حالی گرفت که دو سال دیگر برای زندگی فرصت پیدا کرد و در تولد 52 سالگی اش کشته شد. پایانی کامل که کمتر سریال میتواند اینطور باشد.