نقد و بررسی فیلم قهرمان اصغر فرهادی - تحلیل جدیدترین دارم فرهادی در کن

نقد و بررسی فیلم قهرمان اصغر فرهادی - تحلیل جدیدترین دارم فرهادی در کن

  • ایثار علیزاده
  • ۳ سال پیش
  • ۴ دقیقه مطالعه
  • ۱,۹۲۰

 

اصغر فرهادی با داستان مردی که گرفتار طوفان شبکه های اجتماعی میشود، به رقابت ها بازگشته است

بازیگران فیلم قهرمان - اصغر فرهادی

 

در عصری که شبکه های اجتماعی این قدرت را دارند که در عرض پانزده دقیقه یک نفر را مشهور کنند، معنای حقیقی قهرمان بودن چیست؟ اگر فکر میکنید که کار درست را انجام داده اید، آیا درست است که حقیقت را پیچانده و به صورت دیگری نشان دهید، تنها برای اینکه دیگران را قانع کنید که شما فرد خوبی هستید؟ و چکار میکنید اگر دفاع از شرافتتان به قیمت ضربه زدن به شرافت و آبروی فرد دیگری تمام شود؟ اصغر فرهادی، کارگردان موفق ایرانی در جدید ترین فیلم خود، این سوالات عمیق را در درام حیرت انگیز خود، با بازی بی نظیر امیر جدیدی در نقش اصلی فیلم جا داده است.

رخ دادن داستان فیلم های اصغر فرهادی در ایران، همواره یک نقطه قوت بوده است.

فیلم قهرمان، بار دیگر ثابت کرده است در حالی که فرهادی در کارگردانی و نویسندگی درام هایی با موضوعات نژادی و احساسی نابغه است، جریان داشتن فیلم هایش در کشورش ایران، باعث شده است که محتوای به مراتب مفهومی تری داشته باشند. فیلم قبلی او که در جشنواره کن نیز حضور داشت، یعنی همه میدانند (۲۰۱۸)‌ که در اسپانیا ساخته شد، با وجود ستاره های زیادی که در مجموعه بازیگری خود داشت، به هیچ وجه به پای مفاهیم و عمق دراماتیک سایر آثار او ازجمله «درباره الی (۱۳۸۷)»، «جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹)» و یا «فروشنده (۱۳۹۴)» نمیرسد. میتوان تقریبا تمام آثار فرهادی را در هر نقطه ای از دنیا ریمیک کرد؛ این گفته به ویژه در مورد قهرمان صدق میکند. اما این داستان ها هستند که به فیلم ها روح میدهند و قهرمان بیشتر طنین خود را از محیط فقیر نشین شیراز که هنوز در تضاد با جامعه مدرن ایران هستند میگیرد. این ویژگی، به همراه پیشرفت سریع فیلم باعث شده است که تازه ترین فیلم فرهادی بحث روز تمام محافل هنری در سراسر دنیا شود.

یک نوع بوی شکست در پیرامون کاراکتر جدیدی، رحیم احساس میشود،‌ و وزشی از دروغ که در پس پرده لبخندش برای پنهان کردن حقیقت دیده میشود. لبخند سست او شاخص احساسی فیلم است: در سکانس های خاص این لبخند خاموش میشود، عملکردی شوکه کننده. برای اولین بار هنگامی رحیم را می بینیم که برای یک مرخصی دو روزه از زندان آزاد میشود و از کنار دیواری عبور میکند که نقاشی های جنگل و پرندگان روی آن به چشم میخورد. طولی نمیکشد که میفهمیم خود رحیم نقاش آن دیوار بوده است. رحیم خودش یک خطاط و نقاش است و به خاطر پولی که به بهرام (محسن تنابنده) – یک نزول خوار – بدهکار است به زندان محکوم شده است.

فیلم قهرمان - سحر گلدوست - فرخنده

 

عشق رحیم، فرخنده (سحر گلدوست) در یک مرکز گفتار درمانی کار میکند که پسر رحیم هم برای درمان لکنت زبانش به آنجا میرود. اگرچه رحیم و فرخنده هنوز ازدواج نکرده اند، اما قرار گذاشته اند که به محض آزادی رحیم از زندان ازدواج کنند. شاید فرخنده خود بتواند این کار را میسر کند:‌ در کمال ناباوری معجره ای روی میدهد و فرخنده در یک ایستگاه اتوبوس کیفی را پیدا میکند که ۱۷ سکه طلا داخل آن است. احتمالا با فروش این سکه ها بتوانند طلب بهرام را پرداخت کنند و یا لااقل او را راضی کنند که شکایتش را پس بگیرد.

اما فکر دیگری در سر رحیم است. او اعلامیه هایی در مورد پیدا شدن کیف پخش میکند و بالاخره صاحب آن پیدا میشود. خیلی زود مقامات زندان پی میبرند که میتوانند از این قضیه سود خود را ببرند و اعتبار خود را بازخرید کنند – چراکه به تازگی به دلیل خودکشی یکی از زندانیان، درگیر مشکلات حقوقی بوده اند. این کار نام رحیم را بر سر زبان ها می اندازد و او خیلی زود تبدیل به یک ستاره در شبکه های اجتماعی میشود. اینجا است که قهرمان آغاز میشود و به آهستگی و به طرز اجتناب ناپذیری رحیم را مانند طعمه ای سر قلاب ماهیگیری قرار داده و حتی درمانده تر از زمانی میشود که برای اولین بار در مقابل پس زمینه پرندگان و جنگل دیدیم. این سوال که چه کسی قلاب را در دست دارد، معمای فیلم خواهد بود.

 

آیا این شخص بهرام است که به طرز لجوجانه ای نمی پذیرد که حتی بخشی از بدهی را قبول کند (که البته مشخص میشود که دلایل خوبی نیز برای این کار دارد)؟ آیا رئیس زندان و دستیارش هستند که رحیم را در معرض توجه رسانه ها قرار دادند تا به منافع خودشان برسند؟ آیا عوامل تلویزیون هستند که به رحیم میگویند که حرفی از نزول و بدهی نزند، چراکه رباخواری به چشم مردم چیز خوبی نیست؟ آیا دروغ کوچکی است که رحیم به جای ذکر نام فرخنده و برای پنهان کردن رابطه اش با فرخنده میگوید که خودش کیف را پیدا کرده است؟ آیا موسسه خیریه است که میخواهد با جمع آوری پول برای پرداخت بدهی رحیم، از شهرت او برای نمایاندن موسسه خودشان استفاده کنند؟ در میان همه این افراد «به ظاهر بی گناه»، در واقع این کودکان هستند که واقعا بی گناه هستند و رنج واقعی را متحمل میشوند – و به ویژه سیاوش، پسر رحیم که از لکنت زبانش به عنوان ابزار استفاده میشود، مخصوصا در جایی که در یک ویدیوی یو تیوب به کار گرفته میشود.

قهرمان موسیقی متن ندارد؛ صدای پس زمینه آنرا صدا های ترافیک، قطعات موسیقی و صدای بازی های ویدیویی کودکانه تشکیل میدهند. همه ما در محیطی پر تنش قرار داریم؛ جایی که زندان تنها یک جعبه دیگر است که مردم مجبور به زندگی در آن اند. اما همین شلوغی هم گاهی میتواند لذت بخش و دلگرم کننده باشد – مثل خانه ای که در شیراز متعلق به خواهر رحیم و دامادش حسین بود. هیچکس در این جا بی نقص و کامل نیست، هیچکس هم کاملا شرور نیست؛‌ و در پایان که شک و تردید ما نسبت به رحیم رو به کاهش میگذارد، این ما – یعنی بینندگان – هستیم که به مخزن احساسی این تم خاکستری تبدیل میشویم.

 

نقد فیلم قهرمان - اصغر فرهادی

review نقد و بررسی قهرمان

شاهکار


اصغر فرهادی بار دیگر با درامی ایرانی به صحنه رقابت ها بازگشت و با درامی متفاوت، به سوالات و مفاهیمی عمیق پرداخته است.

۱۰

لطفا توجه کنید که ثبت نظر باید مطابق با قوانین نشر آداروک باشد.